تحول اقتصاد چین

تحول اقتصاد چین

 

سوسیالیسم بازار، یک امر بی سابقه در تاریخ دنیا و تحولی در جهت تکامل و توسعه‌‌ی سوسیالیسم است. نظام اقتصاد بازار سوسیالیستی به عنوان یک اقدام پیشرو، ارتباط بسیار نزدیکی با اصول پایه ای سوسیالیسم دارد. چنین ترکیبی از یک سو موجب میشود سوسیالیسم بازار تبدیل به یک نظام اقتصادی متناسب با نیاز‌‌‌های معمول بازار شود و از سوی دیگر یک مدل سازمان یافته متناسب با طبیعت و جهت سوسیالیسم باشد.

 

پایه گذاری اقتصاد برنامه‌ریزی شده و محدودیت ‌‌‌های آن

پیش از پیروزی سوسیالیسم، اکثر مارکسیست ها بر این باور بودند که یک جامعه‌‌ی سوسیالیسم تولید و تبادل کالا را از بطن جامعه حذف خواهد کرد و در ادامه بر اساس نیازها به صورت مستقیم سازماندهی تولید و توزیع را در دست خواهد گرفت.

در دهه‌‌ی هفتاد قرن نوزدهم میلادی مارکس و انگلس معتقد بودند که اقتصاد کالایی همگام با از بین رفتن مالکیت خصوصی به ورطه‌‌ی نابودی کشیده خواهد شد. لنین و استالین نیز پیش و پس از انقلاب اکتبر گفته بودند که سوسیالیسم قصد دارد اقتصاد پولی کالا را نابود سازد.

اقتصاد برنامه‌ریزی شده در زمان خود بسیار هوشمندانه بود و نتایج مثبت بسیاری داشت.

رشد صنعت شوروی سابق در طی تنها دوازده سال یعنی از سال 1928 تا 1940، 5/35 برابر شد و سرعت رشد متوسط سالانه‌‌ی آن به %9/16 رسید. باید معترف بود که این مسئله در تاریخ توسعه‌‌ی صنعت جهان یک معجزه محسوب میشود.
چین جدید در نخستین سال‌‌‌های شکلگیری، نظام اقتصاد برنامه‌ریزی شده را از آن رو که این نظام اجتناب ناپذیری و پیوستگی نظری و عملی را هم در ایده و هم در عمل داراست، انتخاب کرد.

علاوه بر این به منظور متمرکز کردن منابع محدود مالی و مادی و تشکیل هر چه سریعتر صنایع سوسیالیستی، قطعا کشورتمایل بیشتری به برنامه‌ریزی و مدیریت مستقیم بر پروژه ‌‌‌های کلیدی ساخت و ساز و تشکیلات اقتصادی دولتی داشت.

در پاییز سال 1955، مائو زِ دونگ در یادداشتی نوشت: ” پیشرفت نوع بشر صدها هزار سال قدمت دارد، کشور چین، به تازگی از شرایط توسعه‌‌ی اقتصادی و فرهنگی بر اساس برنامه‌ریزی برخوردار شده است. از زمان اتخاذ این شرایط به بعد، چهره‌ی جهانی چین سال به سال شروع به تغییر خواهد کرد.”

در اوایل شکلگیری چین جدید، قدم ها و روش ‌‌‌های تحولی سوسیالیسم، بر آغاز حرکت از شرایط موجود و حقیقت چین تاکید داشت، بدین ترتیب حجم عظیمی از خلاقیت ‌‌‌های نوین وارد چین شد و در مقابل در بسیاری از جنبه ها مدیریت سختگیرانه و جدی وجود نداشت.

پس از آن به دنبال تکمیل پایه ‌‌‌های تحول سوسیالیستی و رشد روز به روز مقیاس‌‌‌های توسعه‌‌ی اقتصادی، به تدریج فساد‌‌‌های بسیاری ناشی از مدیریت سختگیرانه در زمینه‌‌ی نظام اقتصادی بروز کرد.

به خصوص پس از آغاز ساخت و ساز‌‌‌های سوسیالیستی در مقیاس بزرگ، از آنجایی که تجربه‌‌ی حزب کمونیست در زمینه‌‌ی چگونگی اجرای پروژه ‌‌‌های ساخت و ساز سوسیالیستی کافی نبود و همچنین به دنبال تاثیرات ناشی از اشتباه حزب کمونیست در سال 1957 مبنی بر چپ گرایی ایدئولوژی هدایتی، تشکیلات اقتصادی پویا و هرگونه اقدامات مثبت اقتصاد کالایی سوسیالیستی به نام ” نظام سرمایه داری ( کاپیتالیسم)” تمام شد.بدین ترتیب مشکل متمرکز بودن بیش از اندازه‌‌ی نظام اقتصادی نه تنها در دراز مدت حل نشد، بلکه روز به روز برجسته تر شد.

پس از ” جهش بزرگ به جلو” به خصوص درطی مدت زمان انقلاب فرهنگی، به دنبال رسیدن چپ گرایی سیاست و ایدئولوژی چین به اوج، نظام اقتصادی چین شدیدا دچار نوعی تحجر شد.

اقتصاد برنامه‌ریزی شده مزیت نظام سوسیالیستی دانسته شده و به اقتصاد بازار به چشم مشخصه‌‌ی تخصصی نظام سرمایه گذاری نگریسته میشد. تصور میشد که تنها با اقتصاد برنامه‌ریزی شده میتوان توسعه‌‌ی اقتصادی متناسب را تضمین کرد و سود اقتصادی بالا داشت.

تنها با اقتصاد برنامه‌ریزی شده میتوان خواسته ‌‌‌های اصول پایه ای اقتصاد سوسیالیستی را محقق کرد و به تدریج نیاز‌‌‌های فرهنگی و مادی مردم را برطرف کرد.

حتی این باور وجود داشت که ادامه‌‌ی اقتصاد برنامه‌ریزی شده در واقع به معنای ادامه‌‌ی راه نظام سوسیالیستیست و برای حفظ نظام اقتصادی سوسیالیستی باید در بنیان ‌‌‌های مالکیت عمومی نیز اقتصاد برنامه‌ریزی شده را اجرا نمود.

 

پروسه‌‌ی تغییر اقتصاد برنامه‌ریزی شده به اقتصاد سوسیالیستی بازار

تحول نظام اقتصادی چین یک پروژه‌‌ی سیستمی پیچیده و تغییر اقتصاد برنامه‌ریزی شده به اقتصاد بازار سوسیالیستی یک پروژه‌‌ی به مراتب پیچیده تر بود. این پروسه انقلاب عمیق زیر بنا‌‌‌های اقتصادی و روبناها در زمینه ‌‌‌های متعدد بود.

در ماه نوامبر سال 1979، طراح انقلاب در‌‌‌های باز کشور چین، دِنگ شیائو پینگ، در دیدار با فرانک گیبنی معاون ویرایش ” دانشنامه‌‌ی بریتانیکا” گفت:” گفتن اینکه اقتصاد بازار تنها به جامعه و اقصاد بازار کاپیتالیستی محدود میشود، قطعا درست نیست.

چرا نظام سوسیالیستی نتواند اقتصاد بازار داشته باشد؟ بذر اقتصاد بازار در زمان نظام فئودالی وجود داشته است. نظام سوسیالیتی نیز میتواند اقتصاد بازار را عملی سازد.” او همچنین معتقد بود روش ‌‌‌های اقتصاد بازار نظام سوسیالیستی و نظام سرمایه داری در اصول بنیادین شبیه به هم هستند اما تفاوت‌‌‌هایی نیز دارند.

از آن پس دِنگ شیائو پینگ در مناسبات بسیاری بارها به ارتباط میان برنامه‌ریزی و بازار اشاره و بر مهم شمردن و بهره گیری از اقتصاد بازار تاکید کرد.

در گزارش عملکرد دولت برای پنجمین ‌‌کنگره‌ی ملی در ماه سپتامبر سال 1980 آمده بود:” جامعه‌‌ی سوسیالیستی یک وهله‌‌ی تاریخی طولانیست. در این وهله وجود و پیشرفت اقتصاد کالا یک حقیقت و ضرورت نظریست. به طور حتم اقتصاد کالای ما یک اقتصاد کالا بر پایه‌‌ی سوسیالیسم و برنامه‌ریزیست.مخاطب تشکیلات اقتصادی ما تولید کنندگان مستقل هستند.

به رسمیت شناختن اقتصاد کالا به صورت مشهود بر دارای برنامه بودن اقتصاد کالای چین صحه میگذارد و نمیتوان اذعان نداشت که این یک پیشرفت بسیار بزرگ است.”
در ماه ژوئن سال 1981 در اطلاعیه‌‌ی « راه حل ‌‌‌های مشکلات تاریخی حزب در طی سال‌‌‌های پس از تشکیل چین جدید» که در ششمین نشست جامع یازدهمین جلسه‌‌ی کمیته‌‌ی حزب ارائه شد ذکر شده بود:” لازم است در بنیان‌‌‌های مالکیت عمومی اقتصاد برنامه‌ریزی شده محقق شود و همزمان از اقدامات فرعی تنظیم بازار نیز مدد جست. باید با قدرت تولید و تبادل کالای نظام سوسیالیستی را توسعه داد.”
در تعطیلات سال نوی سال 1982، چِن یوئن هه اقتصاددان چینی تئوری مهم “استفاده از اقتصاد برنامه‌ریزی شده به عنوان اصل و تنظیم بازار در کنار آن به عنوان فرع” را عنوان کرد.

در ماه مارس رئیس شورای دولتی چین در یک جلسه در سخنرانی خود نظریه‌‌ی چِن یوئن را بازگو کرد.

ماه سپتامبر همان سال در دوازدهمین ‌‌‌‌ کنگره‌ی ملی کمیته‌‌ی حزب بسیار واضح تر به مسئله‌‌ی ” تحقق صحیح اقتصاد برنامه‌ریزی شده به عنوان اصل و تنظیم بازار به عنوان قاعده‌‌ی فرعی” اشاره شد.

در این نشست عنوان شد:” چین در اصول پایه ای مالکیت عمومی اقتصاد برنامه‌ریزی شده را محقق ساخته است.

کشور تولید و توزیع برنامه‌ریزی شده دارد و و این سیستم بدنه‌‌ی اصلی اقتصاد مردم را تشکیل میدهد.

همزمان با این مسئله اجازه‌‌ی عدم برنامه‌ریزی برای تولید و توزیع بخشی از کالاها و تنظیم تولید آنها از طریق بازار داده میشود.

در واقع میتوان گفت که با توجه به موقعیت ها و شرایط خاصه‌‌ی هر دوره‌‌ی زمانی با استفاده از برنامه‌‌ی یکپارچه‌‌ی کشوری یه محدوده‌‌ی مشخص تعیین و با استفاده از اصول ارزش به صورت خودانگیخته بازار را تنظیم کنیم. این بخش مکمل تولید و توزیع برنامه‌ریزی شده خواهد بود و از یک سو فرعی و ثانوی و از سوی دیگر ضروری و سودآور است.

کشور چین از طریق تعادل جامع برنامه‌‌ی اقتصادی و کمک ثانویه‌‌ی تنظیم بازار میتواند توسعه‌‌ی اقتصادی کشور فراخور شرایط را تضمین کند.”
“تحقق صحیح اقتصاد برنامه‌ریزی شده به عنوان اصل و تنظیم بازار به عنوان قاعده‌‌ی فرعی” بخش مهمی از تحول نظام اقتصادی چین بود.

مقدمه‌‌ی تحول اقتصاد برنامه‌ریزی شده به سوسیالیسم بازار

در ماه اکتبر سال 1984، در اطلاعیه‌‌ی « تصمیم کمیته‌‌ی مرکزی حزب کمونیست چین درباره‌‌ی تحول نظام اقتصادی» سومین نشست جامع ‌‌‌‌ کنگره‌ی ملی کمیته‌‌ی حزب بسیار صریح تر و دقیق تر به این تئوری اشاره کرد.

در این اطلاعیه ذکر شده بود:”سوسیالیسم، اقتصاد کالای برنامه‌ریزی شده بر پایه‌‌ی مالکیت عمومیست. برای تغییر نظام اقتصادی نخست باید باور سنتی تقابل اقتصاد برنامه‌ریزی شده و اقتصاد کالا را در هم بشکنیم.”
پس از چهارمین نشست جامع سیزدهمین کنگره‌‌ی کمیته‌‌ی حزب، اقتصاد برنامه‌ریزی شده به همراه تنظیم بازار در سراسر کشور اجرا شد.

در ماه دسامبر سال 1990 طی هفتمین نشست جامع سیزدهمین ‌‌‌‌ کنگره‌ی ملی کمیته‌‌ی حزب کمونیست هدف اقتصادی کشور اینگونه مطرح گردید:” توسعه‌‌ی پویای اقتصاد کالای برنامه‌ریزی شده‌‌ی سوسیالیسم و تلاش سخت کوشانه برای پیشبردِ هماهنگی، ثبات و پیوستگی توسعه‌‌ی اقتصادی کشور این سخن ها نقطه‌‌ی عطفی در تحول عمیق نظام اقتصادی و مدرن سازی ساختار سوسیالیسم بود.

سرانجام در چهاردهمین ‌‌‌‌ کنگره‌ی ملی کمیته‌‌ی حزب نظام اقتصادی کشور چین به طور مشهود به سمت تحقق بازار سوسیالیسم سوق پیدا کرد.

در این کنگره عنوان شد: هدف تغییر نظام اقتصادی چین پایه گذاری اقتصاد بازار سوسیالیستیست که در ‌نهایت باعث توسعه و رهاسازی هرچه بیشتر نیروی تولید میگردد.

بهره گیری از این نظام اقتصادی این برتری را به ما میدهد که واکنش ‌‌‌های نسبتا حساس بازار نسبت به سیگنال ‌‌‌های اقتصادی را زیر نظر بگیریم و تنظیم تولید و تقاضا را بدون اتلاف وقت پیش ببریم.

به دنبال چهاردهمین ‌‌‌‌ کنگره‌ی ملی حزب کمونیست چین جهت گیری نظام اقتصادی چین به سوی اقتصاد بازار سوسیالیستی مشهود شد و بدین ترتیب اقتصاد بازار سوسیالیستی در کشور چین تبدیل به یک جریان تاریخی آگاهانه و داوطلبانه شد.

بدین ترتیب چین با تغییر نظام اقتصادی وارد دوران جدیدی از رشد و شکوفایی اقتصادی شده و مسیر خود به سمت رقابت و پیشی گرفتن از بزرگترین قدرت ‌‌‌های اقتصادی دنیا را هموار نمود.

متن دیدگاه‌ها

mood_bad
  • هیچ نظری ثبت نشده است.
  • یک نظر ارسال کنید