شرکت بازرگانی تکمید همواره مسئله اطلاع رسانی و آموزش را جزو یکی از اهداف اصلی خود قرار داده و بالا بردن سطح دانش تجارت بین المللی در کشورمان را جزو اولویت های خود می داند.
در این مقاله سعی شده است تا به اصطلاحات تخصصی رایج در حمل و نقل دریایی به صورت مختصر پرداخته شود. با شرکت تکمید ارائه دهنده خدمات ترخیص کالا ، واردات کالا از چین ، واردات کالا از دبی و حمل هوایی و حمل دریایی کالا همراه شوید.
خطوط کشتیرانی LINER، به شرکتهایی اطلاق میشود که، دارای کشتی، و برنامهی منظم حمل هستند، و میان بنادر معینی، تردد دارند. در خطوط منظم، کشتی، دریک مسیر معین، و با برنامهی زمانی از پیش تعیینشده، کالا یا مسافر، حمل میکند.
مهمترین بخش سازمانی در این شرکتها، «ادارهی خط» است، که درواقع، مسولیت عملیات و سودآوری خط، همینطور، برنامهی تردد کشتیها، ادارهی نمایندهگیها، یا شعب خارج از کشور، و وظایفی مشابه را، برعهده دارد. ادارهی یک خط، وظیفه و کار دشواری است، و مستلزم تبادل انبوهی از اطلاعات، و تهیهی اسناد حمل، برای صدها محموله، در هر سفر است.
خطوط منظم کشتیرانی، حملکننده عمومی (Common carrier)، بهحساب میآیند، و ممکن است، عضو یک کنفرانس، یا اتحادیهی کشتیرانی باشند.
خط کشتیرانی، برنامهی زمانی خود را، آگهی میکند، و بهطور معمول، هر کالای مناسبی را، بهشرط داشتن فضای خالی، قبول میکند. در خطوط منظم باری، بیشتر، کشتیهای رو-رو (RO-RO)، کانتینربر (Container carrier)، و کالای عمومی (General cargo)، فعال هستند.
بهکسی گفته میشود که درقبال دریافت کرایهی حمل، کالا یا مسافر را، از نقطهای به نقطهی دیگر، حمل کند. حملکننده، به دو زیرمجموعهی:
حملکنندهی عمومی، در مسیرهای تحت پوشش خود، آگهی میدهد، و کالای هر مشتری را، که حاضر به خرید خدمات او باشد، حمل میکند. حملکنندهی عمومی، مسولیت کالا را، از زمان تحویلگیری، تا تحویلدهی، بهعهده میگیرد. حملکنندهگان بدون کشتی (NVOC)، حملکنندهی عمومی هستند.
حملکنندهگان بدن کشتی، خدمات کشتیرانی را، بدون داشتن کشتی ملکی، ارایه میدهند. بدین شکل که، بهعنوان فرستندهی کالا، قسمتی از فضای کشتی را، از یک خطکشتیرانی میخرند، سپس، بهعنوان حملکننده، میفروشند.
حملکنندهگان بدون کشتی، بارنامهی مجزایی، ازطرف شرکت خود، برای مشتری (shipper) ، صادر میکنند.(NVOC) ، از دید مشتری، حملکننده (Carrier) ، و از دید صاحب کشتی، فرستندهی کالا (shipper) ، میباشد.
حملکنندهای است که با مشتری خود، وارد قرارداد خاصی میشود، و ممکن است خود را، از پارهای از مسولیتها، مبرا سازد. بهعنوان مثال، مالکی که کشتی خود را، به شخصی، اجارهی سفری میدهد، و در قرارداد، خود را از برخی مسولیتها مبرا میکند، حملکنندهی خصوصی میباشد.
به شخصی گفته میشود که، کالا را برای خود، یا از جانب شخص دیگری، بهمنظور حمل دریایی، ارسال میکند.
بار فرابر، یک واسطه، در زنجیرهی خطوط حملونقل است که، ترتیب حمل کالای شخص دیگری را میدهد. خدمات بار فرابران، میتواند بسیار متنوع، و شامل موارد زیر باشد:
بنابر آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که، بارفرابران Freight forwarder ، درحقیقت، NVOC هستند.
شخصی است که کالا، برای او ارسال میشود. گیرندهی کالا، میتواند خریدار، کارگزار، یا نمایندهی خریدار باشد.
کسی است که در بندر تخلیه، کالا را از حملکنندهی دریایی، تحویل میگیرد. برخی از صاحبان کالا، این کار را، خود به عهده میگیرند، و برخی دیگر، یک بارفرابر را، به این کار میگمارند.
این عبارت، در قالب بارنامههای دریایی، یافت میشود، و منظور از آن، کسی است که باید توسط حملکنندهی دریایی، از زمان ورود کشتی، مطلع شود، تا ترتیب دریافت کالا را، بدهد. این شخص، میتواند گیرنده، یا دریافتکنندهی کالا باشد.
یک ترمینال کانتینری، درون سرزمینی است که، بهغیر از اسکله و دریا، تمام امکانات یک ترمینال بندری، از قبیل گمرک، محوطهی کانتینری، و مکانی برای باربندی کانتینرها را؛ دارد. به آن، بندر خشک هم، میگویند.
به کانتینری گفته میشود که، کالاهای چند صاحب کالا، درآن تجمیع شده است.
به کانتینری گفته میشود که، فقط حاوی کالای یک صاحب کالا باشد.
مکانی است در بندر کانتینری، که در آن، کالای عمومی، درون کانتینر، باربندی، یا از آن تخلیه میشود. بهطور طبیعی، در CFS، امکانات انبارداری، و جابهجایی کالای عمومی نیز، میباید وجود داشته باشد.
سیستم مدیریت اطلاعات.
بارنامه
اصطلاحات رایج در حملونقل کانتینری ـ بارگُنج
TERMS USED IN CONTAINER TRANSPROT
این اصطلاح را نباید خیلی ساده تلقی کرد. اغلب، منظور از FCL، وقتی است که فرستندهی کالا، به اندازهی یک کانتینر کامل، کالای قابل حمل دارد. دراین حالت، یک کانتینر (بارگنج)، از خط کشتیرانی گرفته، آنرا با کالای خود پرکرده، و برای حمل، در اختیار شرکت کشتیرانی میگذارد.
حتما در مواقعی که کانتینر پر نشده باشد، منوط به این که فقط حاوی بار یک فرستنده باشد، «کانتینر پر» یا FCL، تلقی میشود. از لحاظ حملکننده، هرگاه کانتینر، توسط فرستندهی کالا، بارگیری و بارچینی شده باشد، نه توسط حملکننده، یا پیمانکاران او، FCL نامیده میشود. دراین حالت، از نظر او، تفاوتی نمیکند که نصف، یا ربع چنین کانتینری پر شده باشد، یا تمام آن.
بههمین دلیل است که در بارنامههای صادره، برای FCL، جملهی «توسط فرستنده بارچینی و بارشماری شده است» SHIPPER’S LOAD, STOWED AND COUNT، درج میگردد. این جمله، دارای اهمیت و توجه است.
جالب آنکه، در مواقعی نیز، که یک کانتینر، با چند محموله، و متعلق به چند مشتری، اما توسط خودشان، بارگیری میشود، از نظر حملکننده، (نه بارفرابر)، بازهم FCL محسوب میشود. از لحاظ مقامهای بندر نیز، چنین کانتینری، که بهصورت پر وارد محوطهی بندر گردیده، و آمادهی بارگیری است، FCL بهحساب میآید.
به حالتی گفته میشود که بارچینی، یا بهاصطلاح، پرسازی کانتینر، توسط حملکننده انجام میگیرد. صرفنظر از اینکه مقدار کالا، کمتر، یا برابر ظرفیت یک کانتینر بوده باشد، یا اینکه در کانتینر، کالای دیگری، بهطور مشترک، بارگیری شده باشد.
حتا درصورتیکه حملکننده، قیمت یک کانتینر را، بهحساب مشتری بگذارد، ولی خود، آن را بارچینی و بارگیری کرده باشد، بازهم، گویی LCL تلقی میگردد. همین امر است که اغلب، سبب سردرگمی، نسبت به این اصطلاح یا عبارت، میشود.
موضوع، از نظر حملکننده، از آن جهت دارای اهمیت و تفاوت است که، مسولیت او، نسبت به LCL، بهمراتب بیشتر است، زیرا بهعلت تقبل مسولیت بارگیری کالا در کانتینر، بههنگام تحویل آن نیز، مسول خسارت احتمالی، خواهد بود.
منظور، فضا یا محوطهای در داخل پایانه یا بندر، برای استقرار کانتینرها است، تا حسب مورد، به کشتی بارگیری شوند، یا روانهی مقصدهای داخلی گردند. درچنین محل یا محوطهای است که حملکننده، یا نمایندهی او، کانتینر را از صادرکننده تحویل میگیرد، یا برعکس، بعد از تخلیهی از کشتی، آنرا به واردکننده، تحویل میدهند.
این عبارت، در اعتبارات اسنادی نیز، کاربرد دارد، و به این معنا است که، مسولیت حمل، یا تحویل و تحول کانتینر، در این محل، پایان میپذیرد. بهعنوان مثال، در کانتینر سنگاپور، یا کانتینرسرای بندر CY PORT…
این مکان، درواقع، ناظر بر انباری است که در آنجا، محمولههای متفرقهی LCL ، به حملکننده تحویل شده، تا برای صادرات، درداخل کانتینر جا گرفته، یا جهت تحویل به واردکننده، از کانتینر تخلیه میشود.
در بارنامهی مربوط به محمولههای کمتر از یک کانتینر، یا LCL، عبارت CFS درج میگردد، و حاکی از آن است که کالا، در چنین محل یا انباری، جهت بارچینی در کانتینر ، از فرستنده، تحویل گرفته شده، یا پس از بازکردن کانتینر ، و تفکیک محمولههای آن، به گیرنده، تحویل میگردد.
علاوه بر موارد مزبور، حالتهای زیر نیز، باید مورد توجه قرار گیرد:
برای مواقعی که فرستنده، محمولههایی را برای تحویل، به چند گیرنده، در یک کشور مقصد، در یک کانتینر ، بارگیری نموده، و در مقصد، آنها را تفکیک، و به گیرندههای مختلف، تحویل میدهد. یعنی یک کانتینر پر درمقصد، به چند محمولهی کمتر از یک کانتینر، تبدیل میشود.
وقتی است که محمولههای چند فرستنده، در ایستگاه بارگیری و بارچینی، جمعآوری شده، پس از بارگیری، در یک کانتینر ، برای یک نفر، گیرندهی واحد، ارسال میگردد.
کل محمولهی یک کانتینر است، که از جانب یک فرستنده، برای یک گیرنده، ارسال میگردد، و میتواند بهصورت از «درب تا درب» DOOR TO DOOR حمل شود.
کالای بسته شماره، بهصورت پاندل، یا نگلههای متفاوت
ضریب تعدیل نرخ ارز، که بهصورت درصدی، برای تبدیل اسعار مختلف به دلار، بهکار میرود، و به کرایهی حمل، اضافه میشود.
به این معنا است که مشتری، بازرگان، یا فرستندهی محموله، میباید علاوه بر کرایهی حمل، هزینههای بارگیری در مبدا، و تخلیه در مقصد، را نیز، بهعهده بگیرد.
در قراردادهای اجارهی دربست CHARTER PARTY، که مالک کشتی، با شرایط و عملیات تخلیه و بارگیری در بنادر، آشنایی ندارد، یا مایل نیست خود این عملیات را تقبل نماید، یا در مواقع دوبهکاری، که مالک دوبه، نمیخواهد درگیر مسایل تهیهی جرثقیل، برای بارگیری، یا تخلیهی کالا گردد، از این عبارت FIO، استفاده میشود.
در بعضی کشورها، مثل اندونزی، رسم است که در بارنامههایی که مقصد آنها، یکی از بنادر این کشور باشد، اصطلاح FREE OUT، بهکار میرود، و به این معنا است که گیرندهی کالا، موظف است، هزینهی تخلیهی کالا را، در بندر مقصد، پرداخت نماید.
این واژه، بهطور معمول، به معنای تعویض کشتی، در یک بندر میانراهی است، و اغلب، موجب ابهام و دردسر میشود. بنابراین، ضروری است که در اینگونه موارد، نخست، اصطلاح مزبور، در متن بارنامه قید شود، تا مانعی برای ادامهی مسیر محموله پیش نیابد. دوم اینکه، طرفی که باید هزینهی این کار را تامین نماید، اعم از اینکه متصدی حمل، خط کشتیرانی، یا فرستنده باشد، معلوم گردد.
درمواقعیکه، بارنامهی TBL، توسط خط کشتیرانی صادر میشود، نمایندهگی خط، باید ترتیب ترانسشیپ را بدهد. چنانچه، TBL، توسط متصدیحمل NVOCC ، یا بارفرابر (فورواردر)، صادرشده باشد، کارگزار او، باید این امر را برعهده گرفته، و ترتیب انتقال کالا، از یک خط، یا کشتی را، به خط، یا کشتی دیگر داده، هماهنگیهای لازم را، بهعمل آورده، و اطمینان حاصل نماید که مقامهای بندری، مخالفتی با این تغییر وسیلهی حمل، بهعمل نخواهند آورد.
به بندری گفته میشود که عملیات حمل کانتینرهای پر، یا نیمهپر (LCL و FCL)، در آنجا انجام میشود.
خدمات مکمل حمل، از یک مبدا داخلی، یا بندر فرعی، به بندرگاه اصلی، و محل استقرار کشتی خط، یا از خطوط فرعی، به خط اصلی.
وقتی است که مشتری، مایل است خود، حمل داخلی را تقبل نماید. کانتینر اختصاصیافته را، از محوطهی کانتینری (CY) کشتیرانی، تحویل گرفته، پس از پرکردن آن، با محمولهی خود، آنرا به همان محل، و به هزینهی خود، بازمیگرداند. این حالت، تابع یک فرصت زمانی، و تعرفهی خدمات کانتینری است، که توسط خط کشتیرانی، تعیین میشود.
در این استاندارد، طبقهبندی کالا، حسب معیارهای سازمان ملل، در مبادلات بینالمللی، بهمنظور مقایسه و تحلیل اقتصادی کالاهای مبادلهشده، برحسب طبقهها، معین و تعریف شده است.
به معنای جای معین، برای قرارگرفتن یک کانتینر، در کشتی است.
خالیکردن، یا بیرونآوردن کالا، از کانتینر، یا بهاصطلاح، لختکردن کانتینر
پرکردن، یا بارگیری کالا، در کانتینر
استفادهی همزمان، از نیروی کشش دو جرثقیل، برای برداشتن کانتینر، یا نگلههای سنگین، و افزایش قدرت برداشت محموله.
در این نوع از بنادر، سرویسهای FCL و LCL ، بهصورت مختلف انجام میگیردف و دارای محوطهی کانتینری (CY)، و ایستگاه بارچینی کانتینر (CENTER FREIGHTSTATION) هستند.
معیار احتساب کانتینر، اعم از ۲۰ یا ۴۰ فوت. در این شیوهی محاسبه، براساس و معیار کانتینر ۲۰ فوت، محاسبه انجام میشود. بهعنوان مثال، یک کانتینر ۴۰ فوت، برابر TEU ×۲ محاسبه میشود.
منظور از ترمینال، یا پایانه، کل مجموعهای است که، محل استقرار، جابهجایی، نگهداری، و بالاخره، تخلیه، یا بارگیری کانتینرها، در محوطهی یک بندر است.
به معنای هزینههای بارگیری، یا تخلیهی کانتینر خالی، و پر، در مواردی است که، مشتری، خود حمل کانتینر، از محوطهی کانتینری بندر، یا خط را، به انبار خویش، و بازگرداندن آن، به محل اولیه، برعهده دارد، و آنرا، جداگانه پرداخت مینماید.
منظور، عددی است که توسط سازمان ملل متحد، برای طبقهبندی کالاهای خطرناک، در کتابهای IMO، اختصاص داده شده است.
مالکیت کانتینرها:
کانتینر از لحاظ مالکیت، به دو دستهی کلی تقسیم میشوند: